لب هايت
پيراهن ديگري شكافته انگشت هاي ام
تا چشم هايت
درياچه نمك گير پاهايم
كتاب خاك خورده
پنجره زير تنم تجزيه
پاهايت
گذاشتم زمان را له شده بر شانه هاي ام
قاب بگيرم
چشم هايم
لبهايم
دست هايم
پيراهن ديگري شكافته انگشت هاي ام
تا چشم هايت
درياچه نمك گير پاهايم
كتاب خاك خورده
پنجره زير تنم تجزيه
پاهايت
گذاشتم زمان را له شده بر شانه هاي ام
قاب بگيرم
چشم هايم
لبهايم
دست هايم
پاهايم
در رطوبت خانه
. .....نشِست
در رطوبت خانه
. .....نشِست