Friday, October 1, 2010

1_ جذام _ خانه

دیوار خانه جذام که می گیرد
مسری است
به زخم هاش حفره های بینی اش دست که می برم
مسری است قه قهای شبانه را کوک کردن
اژدهایی صورت جذامِ خانه را می بلعد
ناخنی از شصت چشم چندمش پریده
میخ کوب کنم قه قه قهقهه ام بر دیوار
دریا را بکشم تو
از دیوار خانه
حفره های بینی اش
شب
با تیک تاک مرده ساعت
جسدش را کوک کنیم
زندگی مسری است
که در جنون جسدش غلت می زنیم
قهقهه های شبانه را به در خانه صلیب کشیدن
یعنی تمام جذام خانه
به جنونت سرایت کرده
و این احتمال
صورت خورده ی خانه را
به دیوار می کشد
شبیه مردن قهقهه ام
در شریان های تپنده سقف
در فرو می کشیدمِ پنجره زیر تخت
زیر سیگاری در تورم جذام _ خانه باد کرده
کتاب خانه را برداشته
در جنازه قهقهه
ازقرن های دریا
جذام می گیرد
کلمه
کلمه
در انعقاد زمین
به جذام روحی ام
در خراش های دیوار
ناخن طلسم می کشد
جذام اساطیر
در خانه
ریشه هایم مسری است مرگ
به دیوار میخ کوب ببینم
قهقهه با جذام می گیرد

2_ تاریک _ خانه

کلمه
سیگاری ست
از لبانم برداشته ام
در چشم چندم این سطر
خاموش می کنم
چیزی
در شریان های تاریخ می جوشد
از رگ انگشتانم
رگ گردنم
همسایگی دیوار
بر کلاویای خون
چند گنجشک
از سلول های جمجمه ام
کلمه می چینند

اشیا را به رویت ریخته ام
و با کلمه
که ازجمجمه ام می ریزد
چراغ را به سایه ات می پاشم
تا در تاریک خانه
تاریک بسوزی .

3_ . . .

مرگ را سر می کشم
تشت خون را زیر نفس هایم
ده انگشت
بریده کم آورده ای
با بند بند بندهاش قلم به دست
دنیا زخمی تر از دوست داشتن های تو بود
موریانه ها
در درزهای چوبی روح ام
رژه می روند
پادگانی ست اندامم
تنهایی ام را بین هر انگشت
شناسنامه می گیرم
رگ به رگ شده حرف های ام
در گلوی متورم کاغذ
حرف برای آوردن تو
کم می آورم حرف برای مردنم
میان این همه انگشت
شناسایی ات می کنم
مفقود الاثر مرگ های برهنه ام !
ازاین دست بردار
زخمی که تاوان ریختن صورت ندارد
که شکل گرفته بوده در اندامم خاک
معلول مجهول الهویه جذام _ خانه ای
که تاریک می سوزد .