Friday, January 29, 2010

يك شعر

چرا هی دست هاي تو لاي موهاي ام گير مي كند پاهاي ام لاي خياباني از اندامم مي گذشت
تا تنم را گرد ميدان سير از فنجان قهوه تا كنم
نخي از موهاي ام بكشي روي اين سطر
آتش اش بزنم با سياه تخم چشم كافه هاي شهر
تو درز شعرهاي ام
دست مي كشد به تن ام
استخوان هاي ام ميخ شود روي جاده پاهاي اتومبيل جيغ ام را بكشد تا تن نيمكت
كاسه جفتم خالي از دانه هاي انار مي پاشد ريه ام سوخته نخل موهاي ام
نفس ام را كه آكاردئون بر خط كشي هاي خيابان دفن مي كند
سهراب نيش درازش را بعد از مرگ موهاي ام به رستم دستان ات سپرد
انتزاعي ترين اتفاق شعر
لب هاي ات چسبانيده بر صفحه تن نيمكت را
وسطر سطر از موهاي ام شب را مي بافي لا به لاي لحاف ام
باز مويرگ هاي ام سيخ مي شوند اتوباني از دره ابروان تو رد شده
شايد كه نه حتمن باران باريده روي شعر
كه خون دست هاي ات را پاك كرده از خاکستر موهاي ام
سياهي موهاي ام را از شعر
و خط كشي هاي خيابان كشيده از مرز جنون ام رو خط لب هاي نارنجي ات
تا شعر از اندامم رد شود
خيابان از صورت خوني ام
و نيمكت
. نيمِ كُت ات را گير كرده لا به لاي تن ام
بهمن 1388

9 comments:

Reza Shabankareh said...

درود به بهانه ی دهمین سالروز از دست شدن زنده یاد بیژن جلالی ققنوس شماره ی چهار هفته نامه بیرمی به شناخت و پاسداشت شاعرانگی ایشان اختصاص یافت.
لینک مطالب ویژه نامه که به سردبیری رضا شبانکاره منتشر شده است، را می توانید در اینجا بخوانید
www.shabankareh.blogspot.com
www.bairami.com

مازيار نيستاني said...

اين شعر را شعر بسيار خوبي دريافتم ....سطرهاي بلند پي جوي دكلاماسيون ديگري در شعر هستند ..... وكلمات نيز از جغرافياي مختلف زبان بلند شده اند با هم بر خورد مي كنند ...موفق باشيد

azadeh davachi said...

سلام سارای عزیزم شعر زیبایی بود با زبانی که حرفهای زیادی برای گفتن داشت دنیای شعرهایت را خیلی دوست دارم شاد باشی دوست عزیزم

Anonymous said...

سلام.....زیباستی.....

مینا درعلی said...

سارای عزیزم باور کن چند بار آمده ام و ضعر زیبایت را خوانده ام و اما نتوانستم کامنتی بذارم گلم.هر بار ارور می ده .

شعر زبان قابل تاملی داشت .زبانی تاویلی و وسیع به لحاظ گریز زدن از معنا .
اما از جناس آخر شعر خوشم نیومد
از نیمکت و نیم کت .
هرچند که تصویری عینی تر از سایر قسمت های شعر برام رقم زد .
می بوسم ات.

نجمه زارعي said...

سلام ساراي عزيز
شعر زيبايت را براي چندمين بار ميخوانم واقعا زيباست دوست عزيزم
موفق باشي

آمده بودم كه بگويم به روزم سارا
به ديدنم بيا خوشحالم ميكني

elnaz said...

salam saraye aziz chera in hame vazheye moohayam ro tekrar kardi hadafet chi bode shearet bi nazire lezat bordam merci

حسین فاضلی said...

سلام شاعر از خواندن شعر شما لذت بردم همچنان پیروز شاعر باشید

علي فتحي مقدم said...

سلام خانوم سارا و سپاس از حضور شما در گوري با مساحت انجير
شعر شما را خواندم زبان مدرن اين كار مرا به وجد آورد ضمن اينكه گزاره هايي با جان شعري بسيار وقوي به شاعرانگي متن كمك زيادي كرده در كل كار زبانمند زيبايي خواندم دستمريزاد شاعر...