پرتقالي را پوست مي كنم
مي پوسم زمان را كه پوست تنم را پوست كنده
پرتقالي را شرحه شرحه مي كنم
زمان پوستم را شرحه مي كند
پوستم زمان را پس پنجره
آسمان را ميان دست هاي شرحه ام نشانده
زمان پوست مي كند لاي انگشتانم
پوست مي اندازد پنجره
شب را بر پوسته زمينْ چشم هاي ات
رنج مي كشد زمان زير پوستم
تا طعم پرتقال را بجوي
زمين شرحه پاهايم شده
زمان پوست زمين را مي كند
پوستم زمان را
انگشت هايم زير پوسته چشم هاي ات
تكه هاي درد پوست مي كند
مي افتد
پوستم
مي پوسم زمان را كه پوست تنم را پوست كنده
پرتقالي را شرحه شرحه مي كنم
زمان پوستم را شرحه مي كند
پوستم زمان را پس پنجره
آسمان را ميان دست هاي شرحه ام نشانده
زمان پوست مي كند لاي انگشتانم
پوست مي اندازد پنجره
شب را بر پوسته زمينْ چشم هاي ات
رنج مي كشد زمان زير پوستم
تا طعم پرتقال را بجوي
زمين شرحه پاهايم شده
زمان پوست زمين را مي كند
پوستم زمان را
انگشت هايم زير پوسته چشم هاي ات
تكه هاي درد پوست مي كند
مي افتد
پوستم
رو پوسته هر سطر
بهمن 1388
9 comments:
خیلی دلم می خواست راجع به شعر زیبای ات چیزی بنویسم جداً کامنت دانی با این الفاظ رنگی و زبانی دیگر برای ام سخت بود ده بار پس و پیش رفتم تا کامنت دونی باز بشه . همه چیز از یادم رفت که چه می خواستم بنویسم.برای من اینگونه کامنت گذاشتن سخت است با پوزش
ö,v,a ili oh kd
پرتقال مچاله مي كنم
خیره به روزگار...
که پوست كنده
پوست تنم را می کَند
مثل این خورشید
که پس پنجره آمده و
آسمان را میان دست ها یم
تنها می گذارد
تا مثل همیشه از شب نهراسم
اگر چه زمانه
پوست از تن ام می کشد
پوست تازه ای گرفته ام از آسمان
از این پرتقال که هر لحظه میان دست ها یم
زمین را مچاله می کند
باور نمی کنی
سطر ها ی پوست کنده ام را ببین
سلام ....شعر خوبي بود فقط حس مي كنم دايره واژگان محدود است و تكرارها بي كاركرد ...با اين حال خوش مي دوي تو...
مرسی از شعر زیبایت
salam saraye azizam dooset daram ahsant
با درود
سلام ساراي عزيز
ساراجان آمده بودم كه بگويم به روزم
و حالا ميگويم احسنت
تو معركه اي دختر
شعرهايت را دوست ميدارم سارا و خودت را دوست تر
به ديدنم بيا
سلام گرامی
سورنا به روز شد ...
- الگوی لورنز
- زندگی یک دهه ی هفتادی
- پیشنهاد برای شرکت در جشنواره
.
.
و شعر
نماز آیات را از ماهی که این تقویم گرفته از من شروع کن
تا قلبم را به اندازه ای که مشت گرفته ام باز کنم .
«عکس فوق روزنامه جایی است برای گم شدن -فراخوان»
.
.
منتظر نقد ارزشمندتان
با احترام
پایانش خوب تمام شد سارا.
Post a Comment