Thursday, February 25, 2010

يك شعر

خلسه اي از تنم بيرون زده
به متن تاريخ بر مي گردم
هاي هاي ام با مشت هاي گره بسته به تخت نشان ام مي دهند
فوران آتش از ساق ران هاي ام
حفره اي ست مرا فرو مي بلعد
اتاق تنهاتر از آن است شب هاي ام را با سايه هايش هم خوابگي كنم
رو به آينه گل بوته هاي اشك
از ساليان عتيق مي كارم
پشت به در بستگي هاي تنم
از لزج پوستم كش مي روم
واقعيت محض از عبور يك صوت در شانه هاي ام لرزان است
از سايه ي گيسوي ام بافته مي شوم
توري ست از سر خواب هاي ام مي پرد
تنم را در تبسم اين درد جا گذاشته ام
پيشاني ام را بر خطوط مدور تنت هر صبح و شام
كشش طاقچه زير آوار رفت
كشش تار تار موهاي ام به سپيدي ساليان به هم بافته ي تاريخ
از جغرافياي تنم مي گذرد
از درزها ي پنجره پس مي گيرم
حرف هاي ام را
در آسمان شكفته ي چشم هاي ات مي كارم
اين پيانو كليد هايش از صوت تنت بلندتر است
تا من به انگشت هاي ات قيام كنم
پاهاي ات را لابه لاي كليد ها در خيابان با كشش ران هاي ات مي پيچم
خلسه هاي ام را كليد به كليد پشت درهاي اين اتاق بسته بودم
من از شيره ي تاريخ مي چكم
!ران هاي ام از قيام علف بر دهان بزي ات
و اين سونات تا آن سونات
! نخ به نخ از تار موهاي ام تا آتش اين سيگار بر لبانم
گدازان تر است
! معشوق خاكي ام
پلاك زمين را مين به مين از چشم هاي من بگير
من در زمستان باغچه ي خانه ام
از سوز پرهاي يك پروانه بر دست هاي ام
. مي ميرم
اسفند 1388

13 comments:

سید مهدی موسوی said...

مرسی از لطفت
شعر را خواندم
و لذت بردم...

Unknown said...

پلاك زمين را مين به مين از چشم هاي من بگير
من در زمستان باغچه خانه ام
از سوز پرهاي يك پروانه بر دست هاي ام
. مي ميرم

سلام.کار زیبایی بود.شعرهایی که تصویرها را خوب می سازند می توان بارها خواند و لذت برد ، کمااینکه بیشتر شاعران ماندگار، کسانی بوده اند که این تکنیک را خوب استفاده کرده اند.از حضرت حافظ گرفته تا فروغ فرخزاد.
بسامد تکبیر و اذان و اقامه و ... هم که در چند ماه اخیر به شدت در کارهای شاعران ما افزایش یافته است.



شاعرباشید.

تا فردایی بهتر.

azadeh davachi said...

ز خلسه اي كه از تنم بيرون زده
به متن تاريخ بر مي گردم
شروع شعر محکم است و مخاطب را به خواندن بقیه ی سطرها دعوت می کند شعر هیجان خاصی دارد و نشان می دهد که شاعر زبان اعتراض و مقاومت را در این شعر به هم آمیخته است و تصویرهایی که خوب ساخته شده اند
ممنونم سارای عزیز

نجمه زارعي said...

سلام ساراجان
زيبا بود نه به زيبايي هميشه ات چند بار خواندم و شروع و اواخر كارت رو مثل هميشه دوست ميداشتم اما از بس شعرهاي قوي و زيبا از تو خوانده ام توقع مرا بالا برده گاهي اين شعرت به متن گرائيده و فعل زده ميشوي
اما از حق نميشود گذشت بند پاياني مثل هميشه زيبا و ديوانه كننده ست
ميبوسمت
به اميد ديدار گلم

siyam said...

سلام دوست عزیز:
از اینجا که ایستاده ام



زمینی را می بینم سرخ

سنگهایی را می بینم درشت

و درختهایی که مثل گوزن

با شاخهایشان همدیگر را له کرده اند

کافه کلافه said...

کار هرچی جلوتر میره بهتر میشه
اصلن میشه از اخر خواند
بیشتر رو زبان کار کن

siyam said...

ممنون از نظرت.. حتما استفاده می کنم... من رو احتمالا نمی شناسید ؟

پرستو ارسطو said...

پلاك زمين را مين به مين از چشم هاي من بگير
من در زمستان باغچه خانه ام
از سوز پرهاي يك پروانه بر دست هاي ام
. مي ميرم
.....................
.شعر با تصاویر ی خوب ومحکم پرداخته شده که نشانگر آگاهی شاعر به تکنیک تصویر سازی و ایماژیسم است

با فراز هایی چشمگیر که التهاب را در بند بند شعر انتشار داده .
شاعر فریاد عصیان را در کوچه های شعر خود طنین انداخته

در کاربرد ینعت توصیف هم موفق عمل کرده


زمینی را می بینم سرخ / سنگهایی را می بینم درشت

/ و درختهایی که مثل گوزن

/با شاخهایشان همدیگر را له کرده اند
زبان هنوز کاپسیتهو جای روانتر شدن را دارد
با درود و احترام سارا جان

mina said...

لذت بردم سارای ام.

حسین فاضلی said...

شعر محکمی بود ... در تصویر سازی تخیل قدرتمندی دارید و پایان بندی شعر محکمی ایجاد کرده بودید ... همیشه شاعر باشد

سید مهدی موسوی said...

مرسی از لطف بسیارت
لینکت
با احترام فراوان
جبران شد

حسن سهولی said...

سلام
سال خوشی برایت می خواهم
به روزم

حمید رضا شروه said...

جشنواره اینتر نتی اثر انگشت

جشنواره اثر انگشت


این جشنواره در فضای مجازی برگزار می گردد . لازم به ذکر است به سه نفر

از برگزیدگان علاوه بر پلاک طلا ، لوح جشنواره اهدا خواهد گردید .



لطفنا به آدرس ذیل مراجعه نمایید :http://solhpoetry.blogfa.com/



دوستان لطفا اطلاع رسانی کنند .