Tuesday, July 13, 2010

جنگ زده

جنگ زده


من
از صدای یک روانی
پخش می شوم....
روی مغز خیابان های جنگ زده
رد پای ضبط پخش شده
در تار
تار...
گلویم
موج میزند
موج اولم
نبود طعم شور لب هات
روی گلوی شیمیایی ام
گلدسته ی چشم هات بود
آوازی نمی خواندند
بر مزار این ناخن رنگ پریده
هی توی لاک خودت رفتی
این گلو
خروس خوان حجله ی مادری شهید نشد !
قلب های مین زده
در کوچه پس کوچه های شهر ماه زده
موج میزند
تا خط اول هق هق ریخته مان
با سپیدی موهامان
پاک سازی شوند !

به شهادت ترکش های این نگاه
شهید می شوی
از سرزمین قلبم
خون می چکد
.
.
.
به فتح چشم هات می رسد
اسارت بغض تپیده مان
روی موج آخرم
هجاهای گلوم
پخش می شوی.....


تیر 1386_ بندرماه شهر

15 comments:

کوروش همه خا نی said...

من همیشه برای کامنت گذاشتن در وبلاگ ات مشگل دارم .ای کاش بتوانی این نوع کامنت گذاشتن را راحت تر کنی .شعر ات عالی بود

پرستو ارسطو said...

با هر موج شعر ات تصویری زنده وروشن از زخمهایی عمیق و دردناک ورق می خورد با انسجام وبافتی یکدست ،همگن و متناسب

شعر ات فوق العاده است ......دست مریزاد

الناز رجائی said...

سلام
یکی از چیزهای که بخاطر داشتنس به خودم می بالم و افتخار می کنم داشتن دوست شاعری همچون توست سارای عزیزم
مثل همیشه ( بی نظیر ) بود

نجمه زارعي said...

سارا سلام
اين شعرتو خيلي دوس دارم و هميشه شروعش روي زبون من ميچرخه معمولا با خودم زمزمه ش ميكنم

سارا به ديدنم بيا!

پرستو ارسطو said...

با درود نازنین



سنگتراشی میدانید؟


پس به حضورتان نیاز دارم


با درود وسپاس

می نا درعلی said...

سلام
سارا جان
شعر خوبی بود. بخش های دلچسبی داشت .ببخش عزیزم که دیر آمدم .کمی درگیر مسافر و مسافرت بودم
موفق باشی عزیزم.

اسماعیل مهران فر said...

سلام
سارای عزیز شعر خوبی خواندم
اما فکر می کنم که محتوا به فرم می چربید . حال آنکه اینها در تقابل باهم و یگانگی است که بیشتر به هم آیند

شروه said...

برای خوانش شعر دعوتید

fateme ekhtesari said...

تمام روز به من زل نزن پرنده ي کر!
بعد سه ماه آمده ام
بغض هايم را فرو خواهم خورد و چيزي نخواهم گفت
جواب هيچ نامردي و دروغي را نخواهم داد
...
فقط با دو شعر جديد از کتاب آينده ام به روزم
فقط به ياد همشهري عزيزم ساناز بهشتي
فقط با چند لينک و خبر
آرام تر و کوتاه تر از هميشه «فاطمه اختصاري» آمده است
تا بگويد:
شبيه اسلحه ي پُر، پُرم! خطرناکم!
مي فهمي؟
اگرچه تکراري ست ولي مثل هميشه:
کنار پنجره اي زير آب منتظرم...

فاطمه اختصاری said...

ممنونم سپهر عزیز از لطفت
شعرت را خواندم
زیبا بود
امیدوارم همیشه موفق باشی دوست

سید مهدی موسوی said...

ممنونم از لطف بسیارت
مثل همیشه لذت بردم
راستی
موزیک دانلود شد؟

aftabeshear.blogfa.com said...

aftabeshear.blogfa.com

عه تا said...

فرهیخته ی گرامی سرکار خانم سارا بهرام زاده
از شما دعوت می کنم در گفتمان تئوریک پیرامون ژانر خواندیدنی شرکت و نظر روشنگر خود را به دوستداران نوپای شعر و ادب حوزه ی مجازی هدیه فرمایید .
با کمال احترام و دوستی
عه تا

فرهادکریمی said...

چند ساعت شعر در یک دقیقه عصر حبیب شوکتی نیا
نگاهی به: یک دقیقه عصر/ فرهاد کریمی/ انتشارات بوتیمار 1389/ مشهد چاپ اول


شعر را هم می خوانم و برای نظر برمی گردم

در سطر هشتم لینک هستید شما هم ....

فرهادکریمی said...

ممنون از شما اما برای دریافت کتاب آدرس ندادید؟