Saturday, March 26, 2011

عاشقت شدم
مثل تمام لحظه هایی
که ذرات تنم را
می شکافتم و
نمی توانستم ، بسرایمت

عاشقت شدم
مثل بوسه ای اجباری
که بر گردن ام
می زدی و
بر کرانه ی پهلوهای ام
موج دوست داشتن ات
صخره های دلم را
از هم شکافته

مثل همه زن هایی
که زندگی می کنند ، تا نمیرند
دوستت نداشتم

مثل همه زن هایی
که رهایت می کنند
تا عاشق بمانند و
بمیرند و زندگی کنند

مردی
که گهواره ی کودکی ام را
از نیل ، نگرفت
در ذرات تنم
ماه نابالغی ست
که با بسترم
همخوابه می شود و

سپیده دم
جنینی سرخ فام
از سرانگشتانم
زاییده .

5 comments:

خیری said...

سلام به سارای عزیز
شعر خیلی خوبی خواندم که ضمن یک دست بودن کار و محکم بودن ساختار، دو سه بندش را بسیار قوی تر از بندهای دیگر دیدم، مثل: مثل همه ی زن هایی/که زندگی می کنند، تا نمیرند/ دوستت نداشتم
و بند بعدی و پایان بندی شعر که خیلی روی این شعر کار شده و در نتیجه فرم زیبا و قابل تامل و تاویل مند از آب در آمده...
سارا جان شرمنده که برای این شعر زیبا کم نوشت ام به امید خدا بعد از تعطیلات مفصل در خدمت خواه ام بود.
همیشه شاد باشی عزیزم

elnaz said...

salam bar doste aziz v bbbbbbbbbb naziram ' vaqean ziba bod in asar v jaei baraye harf nazashte ast .

سارا بهرام زاده said...

salam elnaze azizam , hozuret mojebe shadi mane. to shaere bozorgi hasti . v barat arezuye behtarin ha r daram . mibusamet , be omide didar.

elnaz said...

ممنونم سارا جان

کوروش همه خانی said...

با این تخیل ِ ژرفی که داری اگر خودت را جدی تر بگیری در شعروآزمون ِ عاشقی از ماندگارانی .شعر بسیار قوی و عاشقانه ای بود .فقط احساسم این است که ساختار منسجمی در دو آخر ها ی پاراگراف احتیاج داره .مرسی برای شعر ات .آها این کلمه
ز هم شکافته
از هم می شکافت بهتره .مرسی سارا از حضور ات